کرونا

کمتر میترسم کمتر دچار استرس میشم نمیدونم دقیقا چرا ..شاید چون ارتباطم رو با دنیای بیرون قطع کردم ولی هنوز اخبار رومیخونم پس شاید خودمو به خدا سپردم....من همیشه به همه اتفاقای بد فکر کردم ولی هیچوقت یک بیماری رو پیش بینی نکردا بودم که همه گیر باشه و تااین حد رعب و وحشت ایجاد کنه شاید اگه الان سریال واکینگ دد رو نگاه کنم واقعا بترسم..خیلی بده واقعا این ویروس کرونا که از دستش تو قرنطینه های خونگیمون هستیم از همه بلاها بدتره .نمیتونم به آینده فکر کنم مطمینن خیلیا اینطوری شدن.همیشه از خدای مهربونمون خواستم منو برای دخترم نگه داره تاوقتی که بزرگ بشه جوان بشه مادربشه حتی مسن بشه دلم میخاد توهمه لحضه های زندگیش کنارش باشم نزارم آب تو دلش تکون بخوره اینها البته بخاطر عقده های خودمه که نمیخام برای دخترمم حسرتش پیش بیاد که البته من مادر گلم  همیشه از لحاظ عاطفی کنارم بوده اما خب حضور پررنگی نداشته و این همیشه آزارم داده.مادرم تنت سلامت .